مطهره پایکاری مطرح کرد؛
از خستگی روی پا بند نبودم، آنقدری که نمیتوانستم کلید را تنظیم کرده و در داخل قفل در فرو کنم. دستانم را کنار بدنم انداختم، کمی چشمانم را روی هم گذاشته و فشار دادم. بعد از چند ثانیه دوباره امتحان کردم و موفق شدم. به داخل خانه رفتم و با همان لباسها خودم را روی مبل رها کردم. وقتی چشم گشودم ساعت ۱۲ بود. با اعصابی بهم ریخته برخاستم. چرت ۱۰ دقیقهای مساوی شده بود با ۳ ساعت خواب روی مبل. علی رغم گرسنگی شدید، به خوردن کمی آب اکتفا کردم و درحالیکه زیر لب از این زندگی یکنواخت کسلکننده گله میکردم، به اتاق رفتم تا قبل از اینکه خواب از سرم بپرد دوباره بخوابم چون فردا هم مثل همیشه باید ۵ صبح بلند میشدم.
کد خبر: ۱۸۹۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۸